خالك طلا: ياد باوينه‌ها

ترجمه فارسي و متن ترانه ياد باوينه‌ها از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
ياد گل‌هاي بابونه
عيد اومد بهار اومد بيا بريم «مسجدسليمان»
گل سرخ و بابونه سبزه زير پامون

اي گل! بيا پيشم
ديگه طاقت ندارم

ياد اون سالي به خير رفتيم «دشت لالي»
بي تو دل خوش نمي كنم، اي گل جات مونده خالي

اي گل! بيا پيشم
من برات بي قرارم

چه خوبه «چم آسياب» (نام منطقه‌اي) پاي سايه‌ي درخت كنار
دست گل توي دستم باشه واي جاي پارسالي

«انديكا» موقع بهار واي چشمه‌ي «بنه جاز»
ميشكال (نوازنده‌ي تـُـشمال) ديگه وقتشه بيا فوت كنه توي ساز

«كوه دلا» و «رگ منار» (1) را واي من برات بريدم
بي وفاتر مثل تو، واي گل، من نديدم

خالک طلا: داینی

ترجمه فارسي و متن ترانه دايني از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
دايني
آخه دايني دايني نمي‌تونم كه تو رو از يادم ببرم
وقتي كه به آب رودخونه نگاه مي‌كنم گيسوهاي تو يادم ميان

واي تنهايي باز تنهايي چه كنم من با غم يار
به اون خدا، كه گل با رفتنش ديگه روزم رو كرد مثل شب تار

آخه دايني قربون اون خالت؛ آتيش گذاشته به جونم چشماي رنگيت
كاشكي اين دلم مثل گوي (1) تو بود، گذاشته بود به گوشه‌ي دستمالت (روسري‌ات)

آخه دايني دايني بيا پيشم ديگه نكن بيشتر خون به دلم
ديدي كه چي شد بعد از خودت، خونه شد جاي من

آخه دايني دايني قربونت مي خوام كه بشم مهمونت
آخه دايني قربون همون خالت سوختم و برشته شدم از شيون تو

خالک طلا: آواز غریو ولات

ترجمه فارسي و متن ترانه آواز غريو ولات از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
آواز غريب ولايت (غريب شهر و ديار)
من غريب اين ديارم، كه ندارم راه به جايي
هر چي فرياد كمك مي زنم، [صداي من] نمي رسه به جايي

آسمون ابر مي گيره دنيا رو كرد تنگ
چنون كه هيچكس رو هيچكس صدا نمي كنه

آسمون ابر مي گيره دنيا رو كرد سرد
من چطور دل خوش كنم بين اين همه سنگ

روزگار چي ازم ميخواي كه خودم نمي دونم
بافته اي با نخ غم، تار و پود جونم رو

روزگار چي ازم ميخواي مگه خودم نمي دونم
مي زني كركيت (وسيله اي براي ضربه زدن موقع بافت قالي) غم به استخوانم

روزگار با گل سرخ مياد جلومون
همصحبت بديه، بويي ميذاره به جامون

اي دل باور نكن دنيا خوش باشه
چاله ي سرد ايل ما پر از آتيش باشه

دادم اي بيدادم اي، ديدي چيكار كردم
فكر چنين روزي رو به خودم نكردم

دادم اي بيدادم اي، موندم خودم تنها
مگه قيامت بنشوندمون كنار هم

خالک طلا: دوا لالی

ترجمه فارسي و متن ترانه دوا لالي از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
دوا لالي (از اشعار شاد موقع عروسي، شايد به معناي داماد لالي)
پل ببندين پل ببندين، از چوب انار و تركه (شاخه ي خشك) درخت كنار
تا بياد رد بشه، آقا داماد با برادرش

پل ببندين پل ببندين، از چوب انار و تركه ي فلوس (نام گياهي)
تا بياد رد بشه، آقا داماد با عروس

ماه چهارده! اي ماه شب چهارده، از پشت كوه بيرون نــَـيا
نوعروسمون ماهِ مال است، در مياد توي شب

بچينيد ستاره ها رو بكنيد نخ سوزن رو
ماه و خورشيد رو صدا كنيد تا بيان براي ديدنش

چهارپايان رو زين ببنديد همه مون بشيم سوار
نودامادمون جلوي ماست، ميخواد بره خدمت يار

خالک طلا: به یاد کوگ تاراز

ترجمه فارسي و متن ترانه به ياد كوگ تاراز از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
به ياد كبك تاراز
دلم تنگه براي راه رفتنت اي كبك تاراز! كجايي؟
دلم ميخواد بال بگيري (پرواز كني) باز زير آواز بزني

چكه‌ي اشك‌هام مثل بارون بهارن
چشمامون هي به يادت خون مي‌بارن
بخون باز هم از «هي جار» و «برافتو» (دوتا از آلبوم‌هاي مسعود بختياري)
كه ايل بختياري بيقرارن

سياه پوش است گل (معشوق) روسري بنفش تو (اشاره دارد به ترانه مينا بنوش مسعود بختياري)
چه بي قرارن همه‌ي مرغ‌هاي خونه‌ات
گل‌هاي بابونه هم ديگه در نميان
نياد اگه صداي آواز كفش تو

خالک طلا: بهیگ

ترجمه فارسي و متن ترانه بهيگ از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
عروس
صداي كل (كلي لي لي لي...) و گاله (فرياد شادي) «گِم گِم» (صداي دُهُل) تــُـشمال
ديگه نزديكه (وقتشه) بيارن عروس رو از اون مال
اي پسر پاشو بيار تو قوچ نر گله رو
سر ببر پيش پاي «دونه ي گل» (از الفاظ قشنگي كه به معشوق نسبت ميدهند) چشم رنگي

خاك رو بپوشيد از گل قالي
زن ها بخونين براش «شعر دوا لالي» رو

همه تون بلند شين برين جلوشون
گلي مثل آفتاب اومده باهاشون
صداي تفنگ هاي برنو رو با هم دربيارين
مُشت مُشت گل بريزين به دم پاشون

بذارين زير پاش يه كوميتچالي (اسب پيشوني سفيد)
زنگل بخونين سيس دوا لالي

صدا بزن كه جمع بشن جوان هاي مال
فوت بكن به كرنا خوب بكوب ميشكال (اي طبل زن! خوب دهل بزن)
بيان به ميدون همه ي چوب بازها
چقدر خوبه دخترها بچرخونن دستمال

ساز ني بزن، تركه بازي و سرناز (آواهاي مخصوص رقص و چوب بازي)
دِرَك (چوبي كه در چوب بازي استفاده مي شود) بردار، هُو (فرياد) بكن اي چوب باز
مواظب باش به پاهات نزنن
زن ها بخونين مثل كبك تاراز

خالک طلا: دا

ترجمه فارسي و متن ترانه دا از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
دايه (مادر)
مادر تويي دار و ندارم، مادر تويي باغ بهارم
مادر همه‌ي راز وجودم، مادر اميد روزگارم

مادر بگو تا كي بنالم
مادر بكن شيرت رو حلالم

رنگ گل رنگ چشماته، چشمه مثل مهر و صفاي توئه
مادر بگو تا من بخونم، جونم آواز صدات رو

مادر دلت چه مهربونه، رنگ باغ آسمونه
گرمي آفتاب، چشماته، ماه از تو داره نشونه

سايه‌ي صبح و عصرم، مادر! اميد آخرينم
ديدن تو آرزوي من، مادر! بهار دلنشينم

مادر لالائي‌هات به گوشم، هنوز تا هنوز ميان
هر وقت كه تو رو نبينم روزگار من سياهه

خالك طلا: خالك طلا

ترجمه فارسي و متن ترانه خالك طلا از آقاي علي تاجميري
متن اثر با گويش محلي به درخواست مالك اثر حذف شده است.

در صورت تهيه‌ي اثر صوتي، مي‌توانيد برگردان فارسي را در زير بخوانيد.
خالك طلا (تزئيني براي بيني)
وقتي كه بلند ميشي با سپيده‌ي صبح، كنار آتيش، دوغ ميزني (تكان دادن مشك دوغ)
دودي به جون من و آتيش توي جون مشك ميزني
لچك تو پر است از مهره‌هاي الماس‌نما، برق ميزنن مثل ستاره‌ها
وقتي كه شعر «دي بلال» رو ميخوني، آواز «قه قهه» مثل كبك‌ها ميزني
همين كه ميخواي نون بپزي، با خالك طلا و «ميناي كزي» (نوعي روسري)
دلم رو درمياري و مثل آرد، توي دل تاپو (ظرف گلي) ميزني
چشم به راهتم زودتر بيا بخت من رو برداري از خواب
اميد دلم گل مي‌كنه وقتي كه من رو صدا مي‌زني