ساير آثار: دايني

ترجمه فارسي و متن ترانه دايني از آقاي كوروش اسدپور
(آخي) گل بيو، (واي) تيم بنشين، خوت طبيب دردمي دايني
(آخي) ز غم (واي) ناديدنت (ولا) عليل و زردم دايني

(آخي) دايني دايني دايني سمندم
(واي) سمند پل‌بلندم

(آخي) دلِ مو (وي) ز نازُكي (اي، ولا) مثل خياله دايني
(آخي) خوت بگو (واي) ز عشق تو تا كي نناله دايني

(آخي) دايني دايني دايني
دردم يكي دو تا ني

(آخي) مين مال (واي) در ايخوري هي (واي) چي خرمن گل دايني
آخي پرسش (واي) دلم ا تونه (ولا) سر گوشه‌ي پل دايني

(آخي) دايني دايني تيامي
(واي) خوت جون دست و پامي

(آخي) دل مو (واي) منديرته (واي) مكن تو ديري دايني
(آخي) مو تشنه (واي) مهر تونم (واي) مثل اسيري دايني

(آخي) دايني دايني سمندم
(واي) سمند پل‌بلندم

(آخي) وردارم (واي) وه خين دل (ولا) وت بنويسم دايني
(آخي) ار بخوام (واي) تركت كنم (ولا) زير گل بپيسم دايني

(آخي) دايني دايني (واي) مَردم
بكنين علاج دردم

(آخي) يه نظر (واي) بنگر به مو (واي) نهلي بميرم دايني
(آخي) تو هدي (وي) اور باهار (ولا) مو چي كويرم دايني

(آخي) دايني دايني كلوسم
تا نبينم گله نيخوسم
دايني (يك نام است)
(آخه) اي گل بيا، (واي) پيشم بشين، خودت طبيب دردم هستي دايني
(آخه) از غم (واي) نديدنت (والله) عليل و زردم دايني

(آخه) دايني دايني دايني سمندم (اسب زرد رنگم)
(واي) سمند گيسو بلندم

(آخه) دل من (واي) از نازكي (والله) مثل خيال است دايني
(آخه) خودت بگو (واي) از عشق تو تا كي نناله دايني

(آخه) دايني دايني دايني
دردم يكي دوتا نيست

(آخه) توي محله (واي) دور ميخوري (اي واي) مثل دسته‌ي گل! دايني
(آخه) پرسش (واي) دلم از تو است سر گوشه‌ي پل دايني

(آخه) دايني دايني چشمامي
(واي) خودت جون دست و پام هستي

(آخه) دل من (واي) منتظرته (واي) نكن تو دوري! دايني
(آخه) من تشنه‌ي مهر تو هستم (واي) مثل اسيري! دايني

(آخه) دايني دايني دايني سمندم (اسب زرد رنگم)
(واي) سمند گيسو بلندم

(آخه) بردارم (واي) با خون دل (والله) بهت [نامه‌اي] بنويسم دايني
(آخه) اگه بخوام تركت كنم (والله) زير گــِـل بپوسم دايني

(آخه) دايني دايني (واي) مَردم
بكنيد درمان، دردم را

(آخه) يه نظر (واي) نگاه كن به من (واي) نذاري بميرم دايني
(آخه) تو هستي ابر بهار (والله) من مثل كويرم دايني

(آخه) دايني! دايني! كلوس (گياه كرفس) من
تا نبينم گل [صورتت] را خوابم نمي‌برد

ساير آثار: آرمون

ترجمه فارسي و متن ترانه آرمون از آقاي كوروش اسدپور
ايچون دل مو تنگه، چندي نوا ببينم ري چي بهارت اي گل
ليز نيگره دل ايچون، چندي به غم نشينم دير از كنارت اي گل
شو وسته مين دلامون اي آرمون دردم دي بي ديارت اي گل
از بس مو از تو ديرم رمسته دي ستينم دل بيقرارت اي گل

مر نديد خين دلامون مين دل اي وارگنه
شاديانه مين دلا جا غصه‌هامون اي ونه

چي تو به ايل و مالا نويده كس تا حالا
مندمه تا ببينم صور و قرارت اي گل
تش وست به استخونم نيده غمت امونم
ايبو كه مو نشينم يه دم كنارت اي گل

تو افتو جمالت او قد با كمالت كميت سوارت اي گل
تي به ره تو مندم دل ز همه مو كندم ني لاله زارت اي گل

ار بيايي مين مال شوگارمون روشنا ايبو
تا بيايي شادموني مين دلا پيدا ايبو
آرزو (آرمان)
اينجا دل من تنگ است، چقدر (تا كي) نبايد ببينم روي مثل بهارت را اي گل
آروم نميگيره دل اينجا، چقدر به غم بشينم دور از كنارت اي گل
شب افتاده توي دل هامون، اي آرزوي دردم ديگه بيا به ديار (محله) خودت اي گل
از بس من از تو دورم، فرو ريخته ديگه ستونم، دل بيقرارت است اي گل

مگه نديد خون دل‌هامون توي اين منزلگاه رو
شادي‌ها رو توي دل‌ها بجاي غصه‌هامون ميذاره

مثل تو (همانندت) توي ايل و مال‌ها نيومده كسي تا حالا
مونده‌ام تا ببينم صبر و قرارت را اي گل
آتيش افتاد به استخوانم، غم تو امانم نميده
ميشه كه من بشينم يه لحظه كنارت اي گل؟

تو آن خورشيد جمالت، آن قد با كمالت، اسب سواري‌ات اي گل
چشم به راه تو موندم، دل از همه من كندم، لاله‌زارت را نيست اي گل

اگر بيايي توي مال (1) شب ما روشن مي شود
تا تو بيايي شادي توي دل هامون پيدا ميشه